تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت
تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت

دانشگاه انسان ساز

کاروان  آزادی و آزادی آفرین و تاریخساز کربلا را اگر مدرسه سیار عشق ,مکتب فضیلت و مبارزه و دانشگاه انسانساز بنامیم سخنی به گزاف نگفته ایم .در واقع برای شناخت جایگاه ,نقش و اهمیت این کاروان و بلندی هدف و آثار و نتایج آن ,باید جایگاه,ارزش و آرمان خودِ"حماسه حسینی"را بشناسیم.


بی تردید الهام گرفتن از این درسهاست که مارا به پیمودن راه آنان یاری خواهد کرد نه بحث و گفتگو برسر این که  آیا منظور از اربعین نخست است یا اربعین دوم,یا امام حسین (ع)طفل سه ساله ای داشته یا نه و مانند اینها ..


مهم این است که بدانیم این کاروان چه کرد ؟


به ما چه آموخت؟


ماچه آموخته ایم ؟


و باید چه بکنیم؟...



پرستش



می دانیم همه‌ی آنان که بسوی خدا می روند


 و  به پرستش و عبادت روی می‌آورند 


دارای انگیزه‌ی یکسانی نیستند


باید دید برترین آنها کدامند؟


امام حسین (ع)فرمودند:همانا مردمی خدا را برای شوق بهشت 


پرستش میکنند که این پرستش تجّار است.


و همانا مردمی دیگر خدا را از روی ترس 


می پرستند که این پرستش بردگان است .


و همانا مردمی خدا را از روی شکر و سپاس 


عبادت می‌کنند که ا ین عبادت آزادگان است  


و این نوع پرستش والاترین عبادت است...



خبر از بی نیازی مردم در حکومت امام زمان (عج)



پس از ظهور امام زمان  علیه السلام 


و استقرار عدل جهانی و عدالت اقتصادی 


 هر گونه فقر و نیازی در کره زمین  ریشه کن خواهد شد  که 


حضرت ابا عبدالله علیه السلام  با اشاره به دوران بی نیازی مردم


 پس از ظهور حضرت صاحب الزمان (عج)اظهار داشت:


با یکدیگر ارتباط داشته و نیکی فراوان کنید


 پس سوگند به خدایی که دانه راشکافت و پدیده ها را آفرید


 زمانی بر شما انسانها فرا خواهد رسید "دوران پس از ظهور"


که همه مردم به گونه ‌ای بی نیاز باشند


 که شما جایی برای بخشش درهم و دینار خود نخواهید داشت...



ماه عزای اشرف اولاد آدم است

 



پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟


 آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است.


گفتم: که چیست محرم؟


باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است


_________________________________

 

السلام علیک یااباصالح المهدى (عج)


السلام علیک یاامین الله فى ارض وحجته على عباده(یاصاحب الزمان آجرک الله)


ماه محرم را  بر شما وعاشقان حسین تسلیت عرض مینمایم)

 


اژدهای نفس


مارگیری بود  و معرکه گیری می کرد به کوهستان رفت تا با جادوهای خود ماری را بگیرد و به بغداد بیاورد و به مردم نشان دهد و کاسه گدائیش پر از پول گردد.


زمستان بود..


او پس از تحمل رنجها و کوششهای فراوان  اژدهای بسیار بزرگی را در کوهی پیدا کرد.. آن اژدها بر اثر سوز و سرما ی شدید افسرده و بی‌ حرکت شده بود

ولی همچون ستون بلند خانه بسیار تنومند بود.مارگیر آنرا گرفت  و با هزار زحمت کشان کشان به سوی بغداد آورد و فریاد میزد


کاژدهای مرده‌ای آورده‌ام      در شکارش من جگرها خورده‌ام


مردم از هر سو به کنار شط دجله بغداد آمدند و صدهزار نفر درآنجا اجتماع کردند.و از همه جا بی‌خبر تنها به آن اژدها فکر می‌کردند و با شوق و حرص دقیقه شماری می‌نمودند تا آن اژدها را ببینند


اژدها در میان پلاس کهنه‌ای پیچیده شده بود.مردم دسته دسته می‌آمدند

و بر جمعیت افزوده میشد.کم کم خورشید بالا می‌آمد و هوا گرم میشد و تابش خورشید به بدن اژدها آنرا از افسردگی و بی حسی بیرون می‌آورد ناگهان دیدند ازدها جنبید و حرکت کرد. مردم با دیدن اژدها وحشت زده شدند و از ترس پا به فرار گذاشتند و در این جست وگریز عده‌ی زیادی زیر پا ماندند و کشته شدند.


مارگیر از ترس در جای خود خشک شد.و خود را چون میش ضعیف و کور در برابر گرگ یافت .اژدها به سوی او جهید و او را مثل یک لقمه به دهان گرفت و بلعید و سپس به ستونی پیچید و چنان فشار داد که استخوانهای آن مارگیر را (که درونش بود)در هم شکست مردم از ترس فرار کردند و شهر را خلوت کرده و به بیابانها رفتند تا در امان باشند...


غافل مباش!


نفس تو همان اژدهاست که اگر قدرت یابد تارو پود زندگی تورا در هم می‌نوردد..