با عجله نماز می خواند
دیگر نماز خواندن برایش شده بود عادت
آنقدر از آرامش فاصله گرفته بود که دلش به فریاد آمد
"اندکی آرامتر این همه عجله برای چیست؟
کمی وقت هم برای دلت بگذار
دلی که نیاز به همصحبت دارد"
حق با او بود.....
حرف حساب هم که جواب ندارد
خیلی دلش گرفته بود.
آنروز کارش را زودتر به اتمام رساند وبه خانه آمد..
بیآنکه آبی به سرو رویش بزند دراز کشیدو لحظهای آرام به خواب رفت..
درخواب صدایی به اومیگفت:
هیچ کس تنها نیست
وقتی فکرمیکنی که هیچ کسی را نداری واز همه جابریدهای
کسی به تو فکرمیکند.بلندشو وصدایش بزن او به تو جواب میدهد.
پرسید:اوکیست؟من او رانمیشناسم..چطور صدایش بزنم؟
صداگفت:او از رگ گردن به تونزدیکتر است بلندشو نماز بخوان..
از خواب پریدوسریعا وضو گرفت ونماز خواند..
تازه نمازش تمام شدکه صدای زنگ درآمد..
باورش برایش سخت بود..کسی که قدرش را ندانست و از دستش داد.
حال که خدارا صدازد جوابش را داد
تابه امروز نمازش یک دقیقه هم به تاخیر نیفتاد..
چرا که باتمام وجود درک کردکه:
آری!هیچ کس تنها نیست..به شرط آنکه صدایش بزند..
میلاد امام حسن عسگری(ع)مبارک
ازابو هاشم روایت است که گفت:شرفیاب شدم حضور مبارک حضرت امام حسن عسگری(ع)دیدم ان حضرت مشغول نوشتن کاغذی است,پس رسید وقت نماز ان حضرت کاغذ را بر زمین گذاشت ومشغول نماز گشت.
پس دیدم که قلم میگردد در روی کاغذومینویسد تا رسید به اخر کاغذ,من چون چنین دیدم به سجده افتادم.پس چون ان حضرت از نماز خود فارغ شد گرفت قلم را به دست خودواذن داد از برای مردم که داخل شوند..
باخود می گویم:وقتی می بینی حواست سر نماز پرت چیزهایی می شودکه غیر از خداست به خدا اعتماد نداری که او می تواند گره هر مشکلی که به ان فکر می کنی بازکند.. بدان پس بدانکه چه ظلمی در حق خودت کردی!چون تو نیازبه ارامش داری وارامش بانماز خواندن خالصانه میسر می شود.انجا که بدانی بجز تو وخدا کسی نیست خلوت نماز خواندن است..اگر ارامش نداری خودت خواسته ای که نا ارام باشی!لحظه ای فقط لحظه ای از دنیا جدا نمی شوی تا ببینی ان بالاها چه خبر است...چه ارامشی در انتظارت است... تو توباور نداری که کسی غیراز توست که به مشکلت فکر می کند.و منتظر حرف زدنت است,حرف زدنی که حواست به او باشدنه به مشکلی که خدا گفته به ان فکر نکن ان را به من بسپار!
ادامه مطلب ...