تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت
تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت

گنجشک با وجدان



شاید این داستانو شنیده باشید ..


شایدم نه...


 ولی بهتر دیدم بنویسمش برای  عزیزانی که نشنیدن


 و یه مروری  باشه برای اون دسته از عزیزانی  که شنیدن



**********************************************


گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می‌شد و بر می‌گشت 


پرسیدند:چه می‌کنی؟


گفت:در این نزدیکی چشمه‌ی آبی است 


و من مرتب نوک خود را پر ازآب می‌کنم


 و آنرا روی آتش می‌ریزم


گفتند:حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می‌آوری خیلی زیاد است. 


و این آب فایده‌ای ندارد.


گفت.....شاید نتوانم آتش را خاموش کنم


اما وقتی  خداوند از من پرسید:


زمانی که دوستت در آتش می‌سوخت تو چه کردی؟



 می گویم هر آنچه از من بر می‌آمد.....



کف‌بین نباش

چند نفر از اهالی هند فیلی را به شهری آوردند تا در معرض فروش یا تماشای مردم قرار دهند.


چون شب به آن شهر رسیدند 


فیل را در طویله تاریک جا دادند.مردم شهر چون در تمام عمرشان فیل را ندیده


 بودند.نمی‌دانستند که فیل چه شکلی دارد.


بنابراین هوس به سرشان افتاد که به تماشای فیل بروند.

گروهی در همان شب کنار طویله آمدند و یک به یک داخل طویله رفتند.و در تاریکی دستی به فیل کشیده و بیرون آمدند.


اولی که دستش به خرطوم فیل رسیده بودوقتی بیرون آمد گفت فیل مانند ناودان است


دومی که دستش به گوش فیل رسیده بودگفت:فیل مثل بادبزن است.


سومی که دستش را به پای فیل کشیده بود گفت:فیل مانند ستون است!


چهارمی که دستش به پشت فیل رسیده بود.گفت:فیل شبیه تخت است.


آری چون قضاوت آنها از تاریکی نشات می‌گرفت نظرهای گوناگون داشتند.اگر آنها شمع روشنی همراه خود داشتند و به طویله می‌رفتند فیل را آنگونه که هست معرفی می‌کردند و اختلاف از میانشان می‌رفت..


چشم دل باز کن تا دریا را ببینی!چشم سر تنها کف‌های روی دریا را می‌نگرد و همچون کف دست است که اجزاء فیل را در می‌یابد..


کف‌بین نباش بلکه دریا بین باش