تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت
تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت

بدانیم و بخندیم

جعبه سیاه هواپیماهای تجاری, نارنجی رنگ است.

آن کسی که این جعبه را«سیاه» نامیده یا رنگ نارنجی را نمی‌شناخته یا مشکل کوررنگی داشته


زنبور عسل دو معده دارد, یکی برای انبار عسل  و دیگری برای غذا خوردن.

اگر زرنگ نبود که نمی‌توانست محصولی به این گرانی, یعنی عسل را تولید کند!


حس بویایی مورچه با سگ برابری می‌کند.

فکرش را بکنید اگر پلیس به مورچه قلاده بسته و از آنها برای پیدا کردن زندانیهای فراری کمک بگیرد چه می‌شود!


مورچه‌ها هنگام مسموم شدن همیشه روی پهلوی راست می‌افتند.

کدام آدم بیکاری بوده که روی این موضوع تحقیق کرده و امر به این مهمی را کشف کرده است؟!


مرغ با شنیدن موسیقی تخم بزرگتری می‌گذارد.

فقط نباید موسیقی خیلی شاد باشد چون ممکن است مرغ‌ها حرکات موزون انجام دهند و آنوقت تخمها را چه بزرگ وچه کوچک بشکنند!





ترس,تاسرحد مرگ

مسافر تاکسی آهسته روی شانه‌ی راننده زد.


چون می‌خواست از او سوالی بپرسد....


ناگهان راننده جیغ زد وکنترل ماشین را از دست داد.


نزدیک بود به یک اتوبوس بزند.از جدول کنارخیابان رفت بالا و کم مانده بود که چپ کند.


اما کنار یک مغازه توی پیاده رو متوقف شد.


برای چند ثانیه هیچ حرفی بین راننده ومسافر ردوبدل نشد.


سکوت سنگینی حکمفرما بود.تا اینکه راننده رو به مسافر کردوگفت:


دیگه هیچ وقت این کارو تکرار نکن من رو تا سر حد مرگ ترسوندی!


مسافر عذرخواهی کردوگفت:


من نمی‌دونستم که یه ضربه کوچولو اینقدر تورو می‌ترسونه!


راننده جواب داد:


تقصیرتو نیست امروز اولین روزیه که به عنوان یک راننده تاکسی دارم کار می‌کنم.


آخه من بیست و پنج سال راننده ماشین جنازه کش بودم!


لیلاطهماسبی


کمی هم خنده

به هنگام  بازدید از یک بیمارستان روانی,از روانپزشک پرسیدم:


شما چطورمی‌فهمید که یک بیمار روانی به بستری شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟

روان‌پزشک گفت:


ما وان حمام را پر از آب می‌کنیم 


و یک قاشق چایخوری,یک فنجان ویک سطل جلوی بیمار می‌گذاریم.


و از او می‌خواهیم که وان را خالی کند.


من گفتم:


آهان!فهمیدم.آدم عادی باید سطل را بردارد,چون بزرگتر است.


روان‌پزشک گفت:


نه!آدم عادی درپوش زیرآب وان را برمی‌دارد...


شمامی‌خواهید تخت‌تان کنار پنجره باشد؟!



 


سرانجام قصه‌ی چت

شدم با چت اسیر ومبتلایش


شب‌ها پیغام می‌دادم برایش


به من می‌گفت هجده ساله هستم


تواسمت را بگو,من هاله هستم 


ادامه مطلب ...

چند نکته در مورد رانندگی خانم‌ها!

اگه ماشینش پنچر بشه کاپوت ماشین رو بالا میزنه و توی ماشینو نگاه میکنه!


اگه راهنمای چپ رو بزنه سمت راست می‌پیچه!


وقتی پشت سرش باشی و چراغ بزنی یا بوق بزنی توی آینه رو نگاه کنه تازه یادش میاد که روسریش رو باید درست کنه!


وقتی با سرعت صدوچهل تا یه پیچ رو دور می‌زنه !(البته این یکی در مورد خانمها صدق نمی‌کنه چون اونابیشتر ازچهارده تا نمیرن)


وقتی که برن پمپ بنزین و بعد از زدن بنزین با همون شیلنگ داخل باک حرکت می‌کنن می‌رن!


آقایون لطفا اون لبخند رو از صورتتون پاک کنید...!!!!!