خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود.ضربهیی به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشهزار کنار زمین شد
قورباغهیی در تلهیی گرفتار بود.
قورباغه رو به خانوم گفت:اگر مرا از بند آزاد کنی سه آرزویت را برآورده میکنم.
خانوم ذوق زده شد و سریع قورباغه را آزاد کرد
قورباغه به او گفت:نگذاشتی شرایط برآورده کردن آرزوها را بگویم
هرآرزویی که برایت برآورده کردم ده برابر آن را برای همسرت برآورده میکنم.
خانم کمی تامل کرد و گفت: مشکلی ندارد
آرزوی اول خود را گفت:منمیخواهم زیباترین زن دنیا شوم.
قورباغه گفت:اگر زیباترین شوی شوهرت ده برابر از تو زیباتر میشود و ممکن است تو او را از دست بدهی
خانوم گفت:مشکلی ندارد چون من زیباترینم کس دیگری در چشم او به جز من نخواهد آمد
پس آرزویش برآورده شد.
بعد گفت:من میخواهم ثروتمندترین فرد دنیا شوم.
قورباغه گفت:شوهرت ده برابر ثروتمندتر میشود و ممکن است به زندگیتان لطمه بزند.
خانم گفت:نه هر چه من دارم مال اوست و آن وقت او هم مال من است
پس ثروتمند شد.
آرزوی سومش را گفت قورباغه جا خورد و بدون چون و چرایی آن را برآورده کرد.
خانوم گفت:میخواهم به یک حمله قلبی خفیف دچار شوم!!!!!!!!!
اما مرد دچار حمله قلبی ده برابر خفیفتر از همسرش شد..
از یه اسب میپرسن چرا هر کس تورو میبینه سوارت میشه؟
.
.
.
______________________________________
امان از دسته این مانکنای جلویه مغازه امروز دماغ یکیشون و گرفتم بهم گفت مرض داری ؟
نگو صاحب مغازه بود!!
قانون صف:
اگر شما از یک صف به صف دیگری برویدسرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد!
قانون تلفن:
اگر شما شمارهیی را اشتباه گرفتید آن شماره هیچ گاه اشغال نخواهد بود!
قانون تعمیر:
بعد از اینکه دستتان حسابی گریسی شد. بینی شما شروع به خارش خواهد کرد!
قانون کارگاه:
اگر چیزی از دستتان افتاد.قطعا به پرتترین گوشهی ممکن خواهد خزید!
قانون حمام:
وقتی که خوب زیر دوش خیس شدید آب ساختمان قطع خواهد شد!
قانون معذوریت:
اگر بهانهتان پیش ریس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشینتان باشد.روز بعد واقعا به خاطر پنچر شدن ماشینتان دیر خواهید رسید!
قانون روبرو شدن:
احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش مییابد!
قانون نتیجه:
وقتی میخواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمیکند کار خواهد کرد!
قانون بیومکانیک:
نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد!
قانون تئاتر:
کسانی که صندلی آنها از راهرو دورتر است دیرتر میآیند!
قانون قهوه:
قبل از اولین جرعه از قهوهی داغتان رییستان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید!
چرا وقتی باطری کنترل تلویزیون تمام میشود دکمههای آنرا محکمتر فشار میدهیم؟
چرا برای انجام مجازات با تزریق آمپول سمی از سرنگ استریل استفاده میکنند؟
آیا میشود زیر آب گریه کرد؟
اگر روغن ذرت از ذرت و روغن سبزیجات از سبزیجات تهیه میشه پس روغن بچه از چی تهیه میشه؟
چرا میگویند طرف مثل بچه خوابش برده در حالیکه بچهها هر دو ساعت یکبار بیدار میشوند و گریه میکنند؟
و خیلی خیلی از این قبیل سؤالات که ذهنمو به خودش مشغول کرده و دنبال جوابم...
مسافری در فصل گرما به دهی رسید.چند بچه را دید که مشغول بازی هستند.به یکی از آنها گفت:آقا پسر قدری آب برایم بیاور که بسیار تشنهام.پسر به طرف خانه دوید و لحظهای بعد کاسه دوغی آورد و به مسافر داد.
مسافر که بسیار تشنه بود تمام دوغ را سر کشید.پسرک گفت:اگر مایلید باز هم برایتان بیاورم.
مسافر گفت: اگر باعث زحمت نشود بسیار بجاست.
پسر گفت: چه زحمتی در دوغ موش افتاده بود و ما میخواستیم آنرا دور بریزیم.
مسافر با شنیدن این حرف بشدت ناراحت شدو کاسه دوغ را بر زمین زد و شکست.
پسرک مادر خود را صدا زد و گفت:این آقا ظرفی را که با آن به سگمان غذا میدادیم شکست!