تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت
تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت

در دوغ موش افتاده

مسافری در فصل گرما به دهی رسید.چند بچه را دید که مشغول بازی هستند.به یکی از آنها گفت:آقا پسر قدری آب برایم بیاور که بسیار تشنه‌ام.پسر به طرف خانه دوید و لحظه‌ای بعد کاسه دوغی آورد و به مسافر داد.


مسافر که بسیار تشنه بود تمام دوغ را سر کشید.پسرک گفت:اگر مایلید باز هم برایتان بیاورم.


مسافر گفت: اگر باعث زحمت نشود بسیار بجاست.


پسر گفت: چه زحمتی در دوغ موش افتاده بود و ما می‌خواستیم آنرا دور بریزیم.


مسافر با شنیدن این حرف بشدت ناراحت شدو کاسه دوغ را بر زمین زد و شکست.


پسرک مادر خود را صدا زد و گفت:این آقا ظرفی را که با آن به سگمان غذا می‌دادیم شکست!