خدا آن حس زیبایی است که در تاریکی صحرا
زمانی که هراس مرگ میدزدد سکوتت را.....
یکی مثل نسیم دشت میگوید:
کنارت هستم ای تنها.........
و دل آرام میگیرد........
*********************************************
**********************
************
********
***
*
خدایا تو را بخشنده دیدم و گناهکار شدم.
****************
تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم
بازگشتم.
**********************
تو را گرم دیدم و درسردترین لحظهها به
سراغت آمدم .
*******************************
تو مرا چه دیدی که وفادار
ماندی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ما دو جهل یعنی بسیط و جهل مرکب داریم
جهل بسیط آن است که انسان,چیزی نمیداند ولی خودش هم
میداند که نمیداند. این گونه جهل زودبرطرف میشود.
زیراوقتی انسان چیزی رانداند وبداند که نمیداند درمقام
دانایی آن برمیآید.ویا لااقل به حرف دیگران گوش میدهد که
ولی جهل مرکب آن است که انسان نمیداند ولی نمیداند که
نمیداند.اینگونه جهل,علاج ناپذیراست .چون غرور نمیگذارد
جهل برطرف شود.چنانکه اغلب مدعیان روشنفکری
اینچنیناند.وبه دلیل اینکه هیچ نمیفهمند این ادعا
رادارند.