شاد بودن به معنای هماهنگ بودن با هستی است.
شادی به معنی زندگی تمام و کمال است.
در صورت وجود شادی و سرور
,هر لحظه از زندگی بسیار ارزشمند خواهد بود.
و ابعاد جدیدی از هستی به روی انسان
گشوده خواهد شد.
از سنت اگوستین فیلسوف بزرگ مسیحی میپرسند زمان یعنی چه؟
جواب عجیبی میدهد.
میگوید :اگر از من نپرسی میدانستم ولی حالا که میپرسی دیگر نمیدانم.
این گفته مختص زمان خاصی نیست و در مورد هر تعریف دیگری مصداق دارد.
یعنی تعریف کردن مفاهیم خیلی سخت میشود و حتی گاهی نشدنی.
یعنی قبل از اینکه از شما بپرسند فکر میکنی که میدانی ولی وقتی که بخواهنداز شما بپرسند که خب بیا درست بازش کن و یک تعریف درست و حسابی از آن ارائه بده تقریبا امکان ناپذیر میشود...
اسلام هم در میان مسلمین وجود دارد هم ندارد.
اسلام وجود دارد به صورت اینکه ما میبینیم.
شعار اسلام در میان مسلمین هست.
بانگ اذان در میان مردم شنیده میشود.
موقع نماز که میشود رو به مسجد میآورند.
مردههایشان را به رسم اسلام دفن میکنند.
برای نوزادانشان به رسم اسلام تشریفاتی قائل میشوند.
اسمهایشان غالبا اسمهای اسلامی است.محمد,حسن, حسینو....
ولی آنچه که روح اسلام است در این مردم وجود ندارد.
روح اسلام در جامعه اسلامی مرده است.
و اینکه حیات اسلامی را باید تجدید کرد.
و امکان تجدیدش هست چون اسلام نمرده است.
مسلمین مردهاند اسلام نمرده است.
چرا؟
چون کتاب آسمانیش هست سنت پیغمبرش هست .
و اینها به صورت زندهای هستند یعنی دنیا نتوانسته بهتر از اینها بیاورد.
آنچه قرآن آورده خود اسلام زنده است با تکیهگاه و مبنای زنده..
پس نقص کار در کجاست؟
نقص کار در تفکر مسلمین است.طرز تلقی مسلمین از اسلام به صورت زندهای نیست.به صورت مرده است.
روشنفکری و روشنفکران
مهم نیست کجا زندگی میکنی, مهم این است, چگونه زندگی میکنی؟
مهم نیست همیشه بهترین باشی ,مهم این است که هر چه را در توان داری, به اجرا بگذاری.
مهم نیست چقدر کتاب میخوانی ,مهم این است چقدر آموزههای آنرا در زندگی به کار میبری.
مهم نیست در کتابخانه چند کتاب داری,مهم این است کتابخانه ذهنت پربار باشد.
مهم نیست چند سال زندگی کنی, مهم این است چند سال مفید زندگی کنی.
اگر مهم های حقیقی را بشناسی و درونت را بسازی, ظواهر معنای دیگری پیدا میکنند.
بعضی وقتها به رختخواب رفتن برایتان مشکل است. ممکن است روز کاری مملو از هیجان واسترس را پشت سر گذاشته باشید.