تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت
تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت

معدن الماس



می‌گویند کشاورزی آفریقایی در مزرعه‌اش زندگی خوب و خوشی با همسر و فرندانش  داشت.


یک روز شنید در بخشی از آفریقا معادن الماس کشف شده‌اند


مردمی که به آنجا رفته‌اند با کشف الماس به ثروتی افسانه‌یی دست یافته‌اند


او که از شنیدن این خبر  هیجان زده شده بود


 تصمیم گرفت برای کشف معدن الماس به آنجا برود.


بنابراین زن و فرزندانش را به دوستی سپرد و مزرعه‌اش را فروخت و عازم سفر شد.


او به مدت ده سال آفریقا را زیر پا گذاشت

 

و عاقبت به دنبال بی پولی وتنهایی  و یاس و ناامیدی خود را در دریا غرق کرد.


اما کشاورز جدیدی که مزرعه‌ی  مرد بیچاره را خریده بود.


روزی در کنار رودخانه‌یی که از وسط مزرعه می‌گذشت 


 چشمش به تکه سنگی افتاد که درخشش عجیبی داشت


او سنگ را برداشت و به نزد جواهر سازی برد


جواهر ساز گفت:سنگ الماسی است و قیمتی نمی‌توان بر آن نهاد



مرد زارع به محلی که سنگ را پیدا کرده بود رفت و متوجه شد


 سرتاسر مزرعه پر از سنگهای الماسی است که


 برای درخشیدن نیاز به تراش و صیقل داشته‌اند


صاحب پیشین مزرعه بدون آنکه زیر پای خود را نگاه کند


 برای کشف الماس تمام آفریقا را زیر پا گذاشته بود 


حال آنکه در معدنی از الماس زندگی می‌کرد!!!!!!!