تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت
تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت

عیدتون مبارک



باید به همان سال دهم برگردیم

با بیعت در غدیر خم برگردیم

تا سوز عطش نکشته ما را باید

تابرکه‌ی اکملت لکم برگردیم


***

هر جا که غدیر رفته باران رفته

جنگل به کویرو کوهساران رفته

هرجاکه امام هست درمکتب او

حیوان هم اگر آمده انسان رفته


***

این بغض هنوز سربه شورش دارد

این چشم هزار چشمه جوشش دارد

این زخم هزارو چهارصد ساله ما

اندازه زخم تازه سوزش دارد


***

بر جای بماند از تو یک رد کافیست

از عشق نشانه‌ای در این حد کافیست

درک تو فقط حرف رسول الله است

یک شیعه اگر تو را بفهمد کافیست


***

دورو بر نور را که خلوت دیدند

انگار تو را چقدر راحت دیدند

این کوردلان توراندیدند اگر

یک عمرفقط از تو کرامت دیدند


***

از تو اثری شگرف مخفی مانده

آئین تو پشت حرف مخفی مانده

برگرد به تیغ حنجرم رابتکان

آهنگ تو زیربرف مخفی مانده


***

چشمی که به یک اشاره برمی‌خیزد

بادیدن یک ستاره برمیخیزد

شب را به نگاه خیره سنجاق نکن

خورشید تو هم دوباره برمی‌خیزد


***

توصیف تو حال دیگری می‌خواهد

نیروی خیال دیگری می‌خواهد

محدوده واژه‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها برایت تنگ است

این شعر مجال دیگری می‌خواهد.




شاعر:هادی جانفدا