میگویند روزی ملانصرالدین به همسرش گفت:برایم شیرینی درست کن که
تعریف انرا فراوان از ثروتمندان شنیدهام...
همسرش گفت:ارد گندم نداریم....
ملا گفت:ارد جو استفاده کن....
همسرگفت:شیر هم نداریم...
ملا پاسخ داد شیر وشکر نمیخواهد...
همسر ملا دست به کار شدو با ارد جو و اب به اصطلاح شیرینی پخت...
ملا پس از خوردن قیافهاش در هم میرودومیگوید:چه ذائقه بدی دارند این ثروتمندها