دزدی پیراهنی را دزدید و به پسر خود داد
که برود و پیراهن را بفروشد.
پسر پیراهن را به بازار برد در بازار پیراهن را از او دزدیدند
پسر دست خالی پیش پدرش برگشت
پدر گفت:پیراهن را چند فروختی؟؟؟؟؟؟؟
گفت:به همان قیمت که تو خریده بودی!!!!!!
:-))) :-)))
چرا وقتی باطری کنترل تلویزیون تمام میشود دکمههای آنرا محکمتر فشار میدهیم؟
چرا برای انجام مجازات با تزریق آمپول سمی از سرنگ استریل استفاده میکنند؟
آیا میشود زیر آب گریه کرد؟
اگر روغن ذرت از ذرت و روغن سبزیجات از سبزیجات تهیه میشه پس روغن بچه از چی تهیه میشه؟
چرا میگویند طرف مثل بچه خوابش برده در حالیکه بچهها هر دو ساعت یکبار بیدار میشوند و گریه میکنند؟
و خیلی خیلی از این قبیل سؤالات که ذهنمو به خودش مشغول کرده و دنبال جوابم...
شخصی با چاقو بر دیگری جراحت وارد آورده بود.
او را به نزد حاکم بردند.حاکم گفت: او را به زندان ببرید که سخت مجرم است.
ضارب پیشنهاد رشوه کرد او قبول کردو گفت:ضارب مجرم نیست بلکه مضروب مجرم است او را زندانی کنید!
مضروب پارتی بیاوردو حاکم گفت:نه ضارب مجرم است و نه مضروب و چاقو ساز مجرم است او را زندانی کنید!
چاقو ساز هم رشوه داد و هم پارتی آورد و سرانجام چاقو را به زندان انداختند که نه پول داشت ونه پارتی!!!