دلش گرفته...
به خدا فکر میکند و میگوید:آرام باش و بدان که خدا هست..
خدا برای رفع مشکلت کمکت میکند.ولی وقتی به یاد میآورد که
برای رفع اندوهش به خدا پناه برد و غمی دیگر نیز به غمش اضافه شد ناخودآگاه بغضش میترکد و هیچ چیزو هیچ کس آرامش نمیکند.فقط یک جمله و آن,این است:
صدای خندههای خدا را میشنوی؟
دعایت را شنیده و به آنچه محال میپنداری میخندد....
وقتی به نظر میرسدکه دعاهایتان اجابت نشدهانداگر شیوه دعا کردنتان را بررسی
کنید,به احتمال در مییابید که هیچگاه در مرحله ارامش قرار نگرفتهاید.
هیچ گاه مشکل یا شرایط ناراحت کنندهتان را به هنگام دعا کردن به خدا نسپردهاید.
فقط سعی کردهاید به شیوهای برانگیخته دعا کنید وفقط به ان چسبیدهاید
(کاترین پاندر)