تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت
تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت

ظرفیت انسان ها


مردی از دست روزگار سخت می نالید.


 پیش استادی رفت و برای رفع غم و رنج خود راهی خواست.


استاد لیوان آب نمکی را به خورد او داد و از مزه اش پرسید؟


آن مرد آب را به بیرون از دهان ریخت و گفت: خیلی شور و غیر قابل تحمل است.


استاد وی را کنار دریا برده و به وی گفت همان مقدار اب بنوشد و بعد از مزه اش پرسید؟


مرد گفت: ...خوب است و می توان تحمل کرد.


استاد گفت شوری آب همان سختی های زندگی است.


 شوری این دو آب یکی ولی ظرفشان متفاوت بود.


 سختی و رنج دنیا همیشه ثابت است و این ظرفیت ماست که مزه آنرا تعین می کند


 پس وقتی در رنج هستی بهترین کار بالا بردن ظرفیت و درک خود از مسائل است.


ای مهربان

ای مهربان بخشنده!


مرا انگیزه ی بخشش عطا کن!


تا با بخشش دیگران حضورت درونم فزونی یابد


کمک کن تا بار کینه و رنجش را از دوشم بردارم


 چون حائلی است میان من و تو ..


خوب میدانم وقتی از رنجش و دردهای درونی  خلاص می شویم 


دیدارمان وضوح بیشتری  پیدا می کند..


من بر زشتیها چشم می بندم چون تو همه را نیکو خلق کرده ای


مرا سیرتی زیبا و قلبی بی کینه عطا فرما...





بهار نزدیک است



روزگار همیشه بر یک قرار نمی ماند


روز دارد و شب دارد


روشنی دارد و تاریکی دارد



کم دارد و بیش دارد


دیگر چیزی از زمستان نمانده تمام می شود



 و بهار می آید