انسان خوش بین کسی است که صبح از خواب برمیخیزد
و به سوی پنجره میرود و میگوید:
صبح بخیر,ای خداوند!
در مقابل,انسان بدبین کسی است که به محض بیدار شدن از خواب
میگوید :
خدای من,باز هم صبح شد!
___________________________________
به خودم میگم:
گاهی اوقات
کافیه از یه زاویهی دیگه
به دنیا نگاه کنی........
مردم همیشه از همه چیز ناخرسندند.
ناخرسندی یک عادت شده است.
اگر آنان
پول بیشتر,خانهای بزرگتر,همسری مناسبتر,فرزندانی بهتر
,یا شغلی ایدهآلتر داشته باشند. خرسند خواهند شد.
نه, این گونه نیست
هر چند هم داشته باشند همچنان ناخرسند خواهند ماند.
چه فقیر باشند,چه ثروتمند,همچنان ناخرسند خواهند ماند
بدبختی از دلبستگی برمیخیزد.
ما به اشیاء,اشخاص و به مکانها دلبسته شدهایم.
معتاد به دلبستگی شدهایم.
به همه چیز دلبسته و وابسته شدهایم و دلبستگی بدبختی میآورد
زیرا زندگی پیوسته در حال تغییر است.
زندگی در حرکت دائم است و حتی لحظهای از حرکت باز نمیایستد.
آن گاه که خورشید در حال غروب کردن است,از آن لذت ببر:
اما دلبستهی آن نشو
خورشید در حال ناپدید شدن است .به زودی شب از راه میرسد.
با این حال نباید نگران شد:زیرا شب نیز زیبایی خاص خود را دارد.
ستارگان در آسمان ظاهر خواهند شد
انسان خردمند نه تنها دلبسته نمیشود:بلکه از همه چیز لذت میبرد.
در پست قبل در مورد بیدار باشهای معنوی نوشتم
از کتاب: زندگی درس است و دیگر هیچ
و جالب اینه که همون شب یکی از بیدار باشهای معنویم رقم خورد
در ابتدا خیلی سخت به نظر میرسید ولی:
تا صبح که بیدار بودم و درگیر مسئله پیش اومده
به این فکر میکردم که چه نکته ودرسی در این مسئله هست که قراره من رو بیدار کنه
و بلاخره به نتیجهای که باید میرسیدم, رسیدم
و کاملا درک کردم:
چیزی به نام مشکل وجود نداره
و اونایی رو که ما اسمشو مشکل میذاریم مسئله است و حل شدنی
خدا رو شکر میکنم که این مسئله هم زیاد سخت نبود وتا حدود زیادی حلش کردم
البته با کمک دوست و یار همیشه مهربانم خدا
شکرت خدا......
دوسِت دارم خیلی زیاد
زندگی فرصتهای بسیاری را برای بیدار شدن و مشاهدهی
طبیعت الهیمان
یعنی عالی ترین تجلیمان,در برابر ما قرارمیدهد.
برخی از این رویدادها را بیدار باشهای معنوی میخوانند.
بیشتر اوقات این بیدار باشهای ما در اوج ناامیدی ظاهر میشوند
طلاق,ورشکستگی و از کار بر کنار شدن
از جملهی این بیدار باشهامحسوب میشوند.