شخصی با چاقو بر دیگری جراحت وارد آورده بود.
او را به نزد حاکم بردند.حاکم گفت: او را به زندان ببرید که سخت مجرم است.
ضارب پیشنهاد رشوه کرد او قبول کردو گفت:ضارب مجرم نیست بلکه مضروب مجرم است او را زندانی کنید!
مضروب پارتی بیاوردو حاکم گفت:نه ضارب مجرم است و نه مضروب و چاقو ساز مجرم است او را زندانی کنید!
چاقو ساز هم رشوه داد و هم پارتی آورد و سرانجام چاقو را به زندان انداختند که نه پول داشت ونه پارتی!!!