کفش کودکی را دریا برد...!
کودک روی ساحل نوشت: دریای دزد
آن طرف تر مردی که صید خوبی داشت
روی ماسه ها نوشت:دریای سخاوتمند
جوانی غرق شد مادرش نوشت: دریای قاتل.
پیرمردی مرواریدی صید کرد
، نوشت: دریای بخشنده
موجی نوشته ها را شست
دریا آرام گفت: به قضاوت دیگران اعتنا نکن
اگرمیخواهی دریا باشی...!