کار تو، همه مهر و وفا بود، رضا جان
پاداش تو، کی زهر جفا بود، رضا جان
آن لحظه که پرپر زدی و آه کشیدی
معصومه مظلومه، کجا بود رضا جان
بر دیدنت آمد چو جوادت ز مدینه
سوز جگرش، یا ابتا بود رضا جان
تنها نه جگر، شمعصفت شد بدنت آب
کی قتل تو اینگونه روا بود، رضا جان
تو ناله زدی، در وسط حجره و زهرا
بالای سرت نوحهسرا بود رضا جان
یک چشم تو در راه، به دیدار جوادت
چشم دگرت کرب و بلا بود، رضا جان
جان دادی و راحت شدی از زخم زبانها
این زهر، برای تو شفا بود رضا جان
از آتش این زهر، تن و جان تو میسوخت
اما به لبت، ذکر خدا بود رضا جان
روزی که نبودیم در این عالم خاکی
در سینه ما، سوز شما بود رضا جان
از خویش مران «میثم» افتاده ز پا را
عمری درِ این خانه گدا بود رضا جان
غلامرضا سازگار
******************************
**************************
*********
سالروز رحلت خاتم پیامبران ,
حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه واله)
و شهادت کریم اهل بیت,امام حسن مجتبی (علیه السلام)
بر امام عصر (عج) و بر شما محب حضرتشان تسلیت باد..
*************************************
***************************
*****************
زندانی که غیر از خدا در نظر نداشت
عمری شکنجه دیدو کس از او خبر نداشت
هر روز روزه بودو به هنگام شامگاه
جز تازیانه آب و غذای دگر نداشت
یا فاطمه به جان تو سوگند روزگار
زندانی از عزیز تو مظلومتر نداشت
جسمش به تخت پاره و بر دوش چهار تن
آن روز روزگار مسلمان مگر نداشت
ممنوع بود کسی به ملاقات او رود
یا آن شهید گشته به زندان پسر نداشت
جان داد به شکنجه ولی مصلحت چه بود
زنجیر را ز پیکر مجروح بر نداشت