میلاد حسین تشنه کام است امروز
ما را می مقصود به کام است امروز
ای باد صبا رسول اکرم را گوی
اسباب شفاعتت تمام است امروز
صد شکر که از قدرت معبود حسین
آمد به جهان وجود وذی جود حسین
مسرور پیمبر و علی و زهرا
گشتند به افتخار مولود حسین
چه جمعهها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه اشکها به چهرهها رسوب شد, نیامدی
خلیل آتشین سخن, تبربه دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خستهایم و دلشکستهایم, نه
ولی برای عدهای چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را در انتظار جمعهام
دوباره صبح, ظهر, نه غروب شد نیامدی
زندانی که غیر از خدا در نظر نداشت
عمری شکنجه دیدو کس از او خبر نداشت
هر روز روزه بودو به هنگام شامگاه
جز تازیانه آب و غذای دگر نداشت
یا فاطمه به جان تو سوگند روزگار
زندانی از عزیز تو مظلومتر نداشت
جسمش به تخت پاره و بر دوش چهار تن
آن روز روزگار مسلمان مگر نداشت
ممنوع بود کسی به ملاقات او رود
یا آن شهید گشته به زندان پسر نداشت
جان داد به شکنجه ولی مصلحت چه بود
زنجیر را ز پیکر مجروح بر نداشت
رسول خدا(ص)میفرمایند:ای بندگان خدا لختی از معصیت و نافرمانی خدا عنان در کشید و خود را کنترل کنید زیرا مکافات و مجازات خداوند بسی سخت و دشوار است.
بارالها رهبر اسلامیان کی خواهد آمد
جانشین خاتم پیغمبران کی خواهد آمد
دردمندان غمش را کشت داروهای مهلک
دردمندان را طبیب جسم و جان کی خواهد آمد
درد ما درمان ندارد,جسم عالم جان ندارد
پیکری بیروح را روح و روان کی خواهد آمد
غم فزون شد,قلب خون شد,صبر از دلها برون شد
شیعیان را غمگسار مهربان کی خواهد آمد
بهر موّاج بلای ظلم,طوفان کرد بر پا
ملک حق را ناخدای کاردان کی خواهد آمد
آتش نمرودیان سرتاسر عالم گرفته
آنکه سازد عالمی را گلستان کی خواهد آمد
انتظار مصلحی دارد جهان اما نداند
مصلح کل,رهنمای انس و جان کی خواهد آمد