خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود.ضربهیی به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشهزار کنار زمین شد
قورباغهیی در تلهیی گرفتار بود.
قورباغه رو به خانوم گفت:اگر مرا از بند آزاد کنی سه آرزویت را برآورده میکنم.
خانوم ذوق زده شد و سریع قورباغه را آزاد کرد
قورباغه به او گفت:نگذاشتی شرایط برآورده کردن آرزوها را بگویم
هرآرزویی که برایت برآورده کردم ده برابر آن را برای همسرت برآورده میکنم.
خانم کمی تامل کرد و گفت: مشکلی ندارد
آرزوی اول خود را گفت:منمیخواهم زیباترین زن دنیا شوم.
قورباغه گفت:اگر زیباترین شوی شوهرت ده برابر از تو زیباتر میشود و ممکن است تو او را از دست بدهی
خانوم گفت:مشکلی ندارد چون من زیباترینم کس دیگری در چشم او به جز من نخواهد آمد
پس آرزویش برآورده شد.
بعد گفت:من میخواهم ثروتمندترین فرد دنیا شوم.
قورباغه گفت:شوهرت ده برابر ثروتمندتر میشود و ممکن است به زندگیتان لطمه بزند.
خانم گفت:نه هر چه من دارم مال اوست و آن وقت او هم مال من است
پس ثروتمند شد.
آرزوی سومش را گفت قورباغه جا خورد و بدون چون و چرایی آن را برآورده کرد.
خانوم گفت:میخواهم به یک حمله قلبی خفیف دچار شوم!!!!!!!!!
اما مرد دچار حمله قلبی ده برابر خفیفتر از همسرش شد..