الهی

الهی ...

بسترهای کرامت و عزت خویش را برایم بگستران

 و مرا به سرچشمه های رحمت خویش وارد کن 

 و در میان بهشت خویش جای ده

 و داغ راندن از درگاه خود را بر من منه..

و با شکست و ناکامی از بارگاه خویش برمگردان...

وبه سبب گناهانی که مرتکب شده ام انتقام مکش

 و بر آنچه انجام داده ام خرده مگیر

 و رازی راکه پوشیده داشته ام آشکار مکن

 و از زشتی های نهانم پرده برمدار

و کارهایم را با ترازوی عدل و انصاف مسنج

 و دربرابر دیدگان مردم رسوایم مساز

و آنچه را که پراکندن آن مایه ننگ و عار من است پوشیده دار

و آنچه را که نزد تو مرا رسوا می نماید از ایشان مخفی کن......

از تو می خواهم

من نیازمند توام  و تو بی نیاز از من

چرا که هرگز جز از سوی تو به خیر و نیکی دست نیافته ام 

و هرگز جز تو کسی بلاها و بدی ها را از من دور نداشته است

و در سامان دادن کارهای دنیا و آخرتم به کسی جز تو امید ندارم

خدایا!هر کس خود را برای رفتن به سوی خلق آماده می کند 

و توان و استعداد خویش را به کار می گیرد 

به امید این که از عطا وبخشش و جایزه او به نوایی برسد

اما من

همه آمادگی و توانم را به کار گرفته ام 

 به  این امید که از  عطا و بخشش و جایزه تو نوا گیرم

آدمهای نازنین

خدا یا!

همانطور که از تو بخاطر نعمت زندگیم سپاسگزاری میکنم.

برای نعمت آدمهای نازنینی که در طول این سفر سر راهم قرار داده‌ای

 نیز ممنونم.

برخی از آنها الهام بخش من بودند

باعث رشدم شدند .

مرا به چالش کشیدند.

دوستم داشتند و تشویقم کردند.

همه آنها یاریم کردند  تا بفهمم زندگیم چقدر زیبا و پر معناست 

من آنها رابسیار دوست میدارم

خدایا !

به آنها سلامت, امنیت ,ثروت, موفقیت, آرامش و شادی عطا کن

  و دعایشان را مستجاب فرما!

آمین..... 

آن تویی که در گرفتاریها و دشواریها خوانده می‌شوی

آن تویی که در دشواریها و گرفتاریها خوانده می‌شوی

 ودر پیشامدهای ناگوار پناهی جز تو, بر طرف کننده بلایی نیست

 و جز تو گره گشایی, نه

ای پروردگار من ! هر دری را که به رویم فرو بندی گشاینده‌ای نیست

 و اگر بگشایی هیچ کس را یارای بستن آن نیست 

و بر آنچه که تو مشکل ساختی. آسان کننده‌ای 

 و آن کس را که خوار کردی یاری دهنده‌ای نیست

آه از دست خالی

الهی

به رحمتت نگاه می‌کنم امیدوارم

به غفلتم نگاه می‌کنم شرمسارم

به مقصدم نگاه می‌کنم توشه‌ای ندارم

آه و آه و آه از دست خالی و سنگینی بارم

شادی در دل عطا کن که غمگسارم

چه امیدی از آن به

که با چون تویی افتاده سرو کارم

*******************

**********

*******

**

*