تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت
تــــــــرقـــی

تــــــــرقـــی

آغاز یک تغییر/گامی به سوی پیشرفت

آهسته آهسته



بریز آب روان اَسماء، ولى آهسته آهسته


به جسم اطهر زهرا، ولى آهسته آهسته


ببین بشکسته پهلویش ، سیه گردیده بازویش


 بریز آب روان رویش ، ولى آهسته آهسته


بُوَد خون جارى اى اسماء هنوز از سینه زهرا


بنالم زین مصیبت ها، ولى آهسته آهسته


حسن اى نور چشمانم ،حسین اى راحت جانم


بیائید اى عزیزانم ،ولى آهسته آهسته


همه خواب و على بیدار، سرش بنهاده بردیوار


بگرید با دل خونبار، ولى آهسته آهسته


روم شب ها سراغ او، به قبر بى چراغ او


بگریم از فراق او، ولى آهسته آهسته



زهرا شفا گرفته

رفتی اگر زدستم, راحت شدی زدنیا


اما علی مظلوم, والله مانده تنها


رفتی به نزد بابا, با پهلوی شکسته


بگو عدو مرا زد, به پشت درب بسته


نشان بده به بابا,توجای تازیانه


بگو به سینه دارم,ازمیخ در نشانه


ام الائمه زهرا, چشم از جهان بسته


اما رخش کبود و پهلوی او شکسته 


زهرا شفا گرفته, مولا عزا گرفته


زهراشفا گرفته, مولا عزا گرفته